گفته می شود که هر بازپرس جنایتی دارد که آنها را آزار می دهد، پرونده ای که او را بیشتر از بقیه آزار می دهد، بدون اینکه او لزوماً دلیل آن را بداند. برای یوهان این قضیه قتل کلارا است.